شاعر : سید رضا مؤیّد نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب
ای آفـتـاب حُـسن به زیـبـائـیت سـلام وی آسـمـان فـضـل به دانـائـیتسلام
درصبرشاخصی بهشکیبائیـتسلام تنها توکـاظمی که به تنـهـائـیت سلام
هرگه غضب به قلب رئوف تویافت دست
ازآب عـفــوآتـش خـشمت فـرونشست ای صرف گشته عمرگرانتودرنماز دُرِّخـداست اشک روان تو درنـمـاز
مطلـوب ایـزد است بیان تودرنمــاز واجب بُود درود به جان تو درنـمـاز ای جـلـوههـای لـطـف خـدا دودمـان تـو
ایـن دوسـتـیسـت دوسـتـی خـانـدانتـو
توعبد صالح وبه کفت قدرتخداست هرادعا زقدرت وعزّت،توراسزاست هارون چگونه صاحب این دعوی خطاستکی ابرهر کجا که بباریزمُلک ماست قـدرت از آن توست که بر ابـر پیلوار
فرمان دهی وشیـعـۀ خود راکنی سوار
ای نبض روزگـاربه کفِ با کـفایـتت شـیـرازۀ کــتــابشـفـاعــت ولایـتـت
شمس وقمردو جلـوه زنـور هدایتت گر،مـی نـبود جـوشـش بحرعـنایتـت تـبـلـیغسـوء رشتۀ احـکـام مـیگـسـست
طـوفـانکـفـرکـشتی اسـلام میشکـست
بـاران ابردست توپایــان پذیر نیست دریای قلب پاک توطوفانپذیرنیست مهرتوگوهریستکه نقصانپذیرنیستخصم توکافری ست که ایمان پذیرنیست آنسان که نورعشقخدا دروجود توست
ازصبح تا به ظهر،زمان سجود توست
ای کـشتـینجات به دریـای حـادثـات دارنـد شیعـیـان به شما چـشـمالتـفـات
لب تـشنهایم تـشنـۀیک جـرعۀفـرات بر ما ببخـش از کـرم خویـشتن برات در آستــان قــدس رضا نـور عـیـن تــو
دل پـر زنـد به سـوی تو و کـاظـمین تو چون قلب مُرده ازدم توجانمآرزوست چون خاک تشنه،قطرۀ بارانم آرزوست
سرتابه پای دردم ودرمانم آرزوست پا تا به سر نیازم واحسانـم آرزوست
برمن ببخـش آنچه کند جـودت اقـتضــا
سوگـند میدهم به جگر گـوشهات رضا